بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

شروع فصل نو

دیروز جشن شک‌وفه ها بود. زمان ما همان اول مهر با بقیه بچه ها می رفتیم مدرسه و راحت می رفتیم در کلاس و درس همان روز اول شروع می شد. خبری از جشن و بازی و در رفتن از درس خواندن نبود. اما دخترک از جشن دیروز خوشش آمده بود. من ایتدایی رر در کدرسه دولتی خواندم و حالا دخترک بنا به شرایط امسال که رفت و آمدمان به حداقل رسیده، همین جا نزدیک خانه یعنی دقیقا کوچه روبه رویی خانه ثبت نامش کردیم. خودش اصلا دوست نداشت ولی همان چند تا موزیک و دختر بامزه سال بالایی که نمایش اجرا می کرد. کلاه قرمزی آورده بودند و بعد هم یک ساعته به خانه برگشتیم. همین کافی بود که بگوید این فوق العاده ترین جشن عمرم بود. وقتی تحت تاثیر قرار می گیرد می رود در نقش السا و آنا و ابر قهرمانها و  و جملات آنها را می گوید. امروز اولین کلاس خودم شروع خواهد شد. تقریبا وسایلم را آماده کردم اما تا بعدازظهر باید آماده و حاضر باشم.

امروز اول مهر و پائیز است. و اینجا کمی شبها هوا خنک شده. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد