بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

لعنت به جاده‌ها اگه معنی‌شون جدائیه!

مسافران آینه به دست رسیدند. نور را به مردم خسته تاریک گریان تاباندند. فیلم مسافران بهرام بیضایی آنقدر مرتب و تمیز و قشنگ است که نمی توانم ازش دل بکنم. صحنه ها دقیق و زیبا چیده شده و با ریتم درست جلو می رود که خسته کننده نیست. 

 عکسی که به دیوار زده شده بود عکس پدر و مادر خود بهرام بیضایی است زمانی که مژده شمسایی دارد کابوس می بیند.

در همه آثار بیضایی کابوس وجود دارد چون در مستند عیار تنها می گوید من از بچگی احساس تفاوت می کردم با بقیه مردم. اینکه اجدادشان بهایی بودند و در ایران ضربه خوردند و زمانی که آیت الله فلسفی دستور کشتار بهاییت را داده بسیاریشان فرار کردند و گریختند. 

مژده شمسایی می گفت وقتی نیاسان پانزده ساله شد ، رفتارهای غیرمتعارف با بچه شان را می دیدند و برای همین مهاجرت کردند.

بیضایی درباره دخترانش هم همین را گفت برای همین به سوئد رفتند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد