بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

پر از سوال

من هر چه برای تو می فرستم با ذوق و شوق و زیبایی است اما تو به جملات طوری می اندیشی که من نمی اندیشم. مثلا اینکه بهم می گویی باید به کارهایی که قبل از کرونا می کردم و الان انجام نمی دهم فکر کنم. و از آن موقع شوکه شدم. 

چه تغییراتی کردم؟ چطور رفتار می کنم؟ چگونه فکر می کنم؟

چه تصمیماتی گرفتم؟ دارم به تک تک لحظه هایم فکر می کنم. انگار یک جورایی در کرونا دارم بهتر زندگی می کنم. تلاشم بیشتر شده. از لحظاتم بهتر استفاده می کنم. چقدر دوره و کلاس جدید شرکت کردم. با دوستهای تازه آشنا شدم.

باز هم می توانم بنویسم اما یادم نمی آید قبل از کرونا چگونه بوده ام؟  یادم هست روتین زندگیم چطور بود اما چه کارهای مفیدی انجام می دادم؟

باز هم باید مقایسه کنم و فکر کنم.

کلاس خصوصم خوب پیش رفت. خوابم می آید.

شبانه نویسی ام فعلا قطع شده تا فردا ببینم چه می شود.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد