بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

واکسن دوز اول

با اینکه نوبت داشتم و ساعت هم تعیین شده بود برای زدن واکسن اما به شیوه ای کاملا قدیمی باید اسم می نوشتیم و شماره ما صد و بیست و هفت بود. و بعد از آن وارد سالن ورزشی شدیم. صندلی ها با فاصله گذاشته شده بود. خانمی که تب سنج داشت و دوباره یک شماره جدید می داد به من گفت شما دختر اون آقایی؟ و من ترکیدم از خنده و خود خانم هم خنده اش گرفت که حتما دخترک هم نوه اش هست. یعنی من اینقدر جوان به نظر می رسد؟ و تا چند دقیقه سه تایی با آن خانم می خندیدیم. و صبح جمعه خوبی را شروع کردیم. بعد از روی شماره ها کارت ملی را صدا می کردند. من دست راستم را آماده کردم ، کسی که واکسن می زد گفت دست چپ و من گفتم من چپ دستم . پرسیدم سینو فارم است ؟ تایید کرد و بعد سرنگ را پر از مایع بی رنگی کرد که روی قوطی اش چیزهایی به انگلیسی نوشته بود. و بعد از چند ثانیه تمام شد. درد کوتاهی پیچید در بالای دستم و کرختی خیلی کمی. اما حالا خوبم و می خواهم کتاب بخوانم.

نظرات 2 + ارسال نظر
فاضله جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1400 ساعت 09:19 http://1000-va2harf.blogsky.com

در به در جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1400 ساعت 09:54

من چینی زدم
ولی دلم می خواست برکت بزنم
الان یک ناهی هست دوز دوم را زده ام حس می کنم حالم خوب نیست
ریزش بینی دارم و سرفه که یهو می گیرد بعداز ظهر ها هم سر درد
صبح به صبح هم تا با آب نمک گلو و بینی‌را نشویم نفسم در نمی آید
فکر کنم معتاد به زدن ماسک شده ام

چه بد ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد