بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

سوت پایان

دخترک گفت آب و بیدار شدم. انگار چقدر طولانی بهم گذشته بود. هنوز هوا آنقدر تاریک است که می شود بهش گفت تاریک.،دلم تنگ بود. دلم می خواهد بخوابم. یک خواب طولانی مثل همین حالا که بیدار شدم و فکر کردم چقدر خوابیده بودم. هیچ خوابی ندیده بودم. 

هنوز چند ساعتی تا پائیز مانده.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد