بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

آلزایمر خفیف

نشانه های فراموشی را دیروز کاملا درک کردم. وقتی کد عضویت سایت موسسه را هر چه می زدم اشتباه بود. کدی که تقریبا روزی یکبار با پسوردش وارد می کنم تا اطلاعات کلاسم را ثبت کنم. هر چه اعداد نه و صفر را می زدم  ارور می داد. یک لحظه ترتیب ها را به یاد نمی آوردم و هر چه امتحان کردم نشد. همان موقع ترسیدم. بیماری های خانوادگی ما سرطان سینه، سرطان ریه، دیابت و آلزایمر است. و حالا نشانه های آلزایمر در چهل سالگی خودش را نشان داده. جا گذاشتن موبایل، گم کردن وسایل، باز گذاشتن در ماشین، کلید روی در گذاشتن، اینها را باید جدی بگیرم. وقتی رسیدم کلوپ به پشتیبان گفتم که هر چه فکر می کنم کدم را به یاد نمی آورم. البته این کد را اخیرا گرفته ام. کد قبلیم که مال چندین سال است را هر چند وقت یکبار می زنم که یادم نرود. هر دو را برایم نوشت و بهم داد . همان جا جلوی خودش نزدیک بود کاغذ را هم گم کنم. 

هر روز اینجا می نویسم که فراموش نکنم ، شادی های کوچکم و غمهای بزرگم برای چه بود. 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد