بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

باران

چه خوب که باران می بارد. چه خوب که صدای باران، صدای حرفهای خودم را می شکند و نمی گذارد به چیزی دیگر فکر کنم. چه خوب که باران می بارد و می شوید. فکرهای بی سر و ته من را می برد. چه خوب که باران هست و قطره قطره جان می دهد به جان خسته من. چه خوب که باران اختتامیه یک روز باشد. چه خوب  است همه اینها اگر که همه سر پناهی زیر باران داشته باشند. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد