بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

جغدوار بیدارم

و در تاریکی می نویسم و می خوانم .انگار آخر عمرم باشد و باید کارهای نیمه را تمام کنم و چیزهایی که یک عمر می خواستم انجامش بدهم. عجیب شده ام. با کسی حرف نمی زنم. از صبح فقط کتاب خوانده ام. اعترافات  هولناک لاک پشت  مرده خیلی جالب است . حتی بعضی جاها از خنده غش می کنم. خیلی روان و خوب نوشته مرتضی برزگر. خوابم نمی برد. نمی دانم چرا این موقع داستان را فرستادم. اما انگار حالم را بهتر کرد. تا صبح دلشوره می گرفتم. من همه تلاشم را کردم. امیدوارم دیده شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد