بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

دلم مثل آوار ساختمان متروپل فرو ریخته ،

زیر خاطره ها یکی یکی دارد جان می دهد

چند تایی را نجات دادم از مرگ

اما بقیه مدفون شده ام

من 

زنی بی خاطره ام

همان زنی که دیگر هیچ کسی را ندارد

همان زنی که باید مرگ را زندگی کند

هزاران باره .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد