بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

تا الان دوبار شورتم را عوض کردم. وقتی از خانه خودم می آیم ، بدنم شروع می کند به زایش. زایش های بعد از سکس که همینطور وقتی تنها هستم ادامه دارد. 

شاید این اتفاق در بدن من است. شاید هم در بقیه زنان باشد. انگار که سکس نیرویی باشد که تا سکس بعدی در بدنم در جریان باشد. 

خوب است. به نظر من خوب است. تا وقتی که خانه ام هیچ چیزی نیست. وقتی از خانه ام می زنم بیرون همه چیز شروع می شود. 

زن بودنم

مستقل بودنم

رهابودنم

اینکه بتوانم به راننده کنار دستیم چشمک بزنم یا باهاش کورس بگذارم یا دستم را برایش تکان بدهم یا شاکی باشم از رانندگیش یا تشکر کنم از اینکه بهم راه داد .

اینها چیزهایی که است باید بنویسم که فراموش نکنم. و تنها جای نوشتنم همین جاست.


 


۱۴۰۰/۵/۳

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد