بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

زن جدا شده، وقت نامزدی فهمیده ، مرد، مرد نیست. حتی خود مرد هم نمی دانسته. یک سال با هم بودند . مرد دکتر رفته و ناتوانیش تایید شده. حالا یک دختر زیبا مانده با دلی که مرد را می خواهد اما مگر می شود این زندگی  را بدون سکس ادامه داد؟ بدون بوسه و آغوش، بدون در هم رفتگی؟ حتی دوست داشتن در این درهم تابیدگی تثبیت می شود یا حداقل زندگی زناشویی جلو می رود. 

مرد ، زن را طلاق می دهد همان روز که عقدش کرده. 


آیا برای این گونه ماجراها راه حل و درمانی هست؟ 


زن مدتهاست تنهاست. شبانه روز کار می کند و انگار نگاه هر مردی را به روی خودش بسته است. 


در مورد زنها هم صدق می کند. زنی که مدتها طول کشیده تا بکارتش را از دست بدهد. پدر مرد را درآورده تا پا داده و توانسته بر ترسش غلبه کند. 


زن و مرد دنیاهای متفاوتی دارند. و دردها و رنجهای متفاوت. 

۱۴۰۰/۹/۱۷

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد