ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
کاش همه چراغ چهارراه های تهران
قرمز باشند
تا من بتوانم
لبهایت را هر بار
که چراغ قرمز شد
ببوسم.
پشت همه چراغ قرمزهای شهر
زیر ابر شهریور خوابیده بودم
بارانش گرفت
«به صحرا شدم
باران عشق باریده بود و زمین تر شده بود»
خیس شدم.
صورتم
دستهام
موهام
گوشم
زیر ابر بهمن
برف می بارید
و
وقتی زمین سفید شد
با تو عشق بازی می کردم،
خیس شده بودم،
صورتم
دستهام
موهام
گوشم
برف عشق باریده بود...
دیشب که باران بارید.
در دلم هزار پرنده آواز می خوانند
در گوشم هزار پرنده آواز می خوانند
چقدر صبح شده،
نور آمده،
روشنی را بتاب بر دلم
بر چشمانم
تا عشقم را بر دنیا بتابانم.
من عاشقم.
در سرزمین بی رویا
رویا بافتن کار سختی است.
در سرزمینی که دهانت را می بویند مبادا گفته باشی
دوستت دارم
دوست داشتن کار سختی است.
با این حال
در همین وطن در این خاک که روزی در آن خواهم مرد
رویای تو را دارم
عشق تو را دارم
و با نفس تو زنده ام.