ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
فردا دخترک سی ماهه می شود
یعنی دو و نیم ساله.
وقتی به دخترم فکر می کنم، یاد چه چیزهایی می افتم؟
بیشتر کسانی که از نزدیک او را دیده اند، به لپهای نرمش اشاره می کنند و دوست دارند او را ببوسند و او همیشه از بوسیدن اجباری فرار می کند. هنوز دیگران متوجه نشده اند که بچه ها را نباید به اجبار بوسید و دخترک هم هنوز نتوانسته با این
مسئله کنار بیاید.
وقتی از کلاس می رسم بسمتم می دود و مثل فیلمها،
می نشینم روی زانو و بغلش می کنم، از شادی جیغ می کشد. بهترین لحظات عمرم همین است.
شنیدن صدای خنده هایش و لبخندهای پر از مهرش.بوسیدنش و گفتن دلم برایت تنگ شده بدون هیچ خجالت و فاصله ای.
خوردنی هایی که دوست دارد:
شکلات،بستنی، لواشک، زیتون، ذرت،
خورد خورد(به پولکی می گوید)، پسته، بادوم هندی،سیب، سیب زمینی سرخ کرده،حلیم.
تازگیها در کلاس من می توانم مشتاق خوردن شیر هم شده،
من هم بستنی،شیر، شکلات و بیسکوییت،موز و سیب،پسته و بادوم را رنده می کنم و به عنوان عصرانه خیلی دوست دارد.
عاشق کتاب و مجله خواندن است.
عروسکهایش را اسم گذاشته و ردیف روی پایش می خواباند و بعد چای دم می کند و تند تند برای ما چای های خاله بازی می ریزد.
با لگوهای بزرگ می سازد و اسمش را ماشین، کشتی و قایق می گذارد.با دوپلوها و کلاسیکها هم چیزهای متنوعی می سازد.
در کلاس من می توانم تغییر بزرگی کرد و آن رنگی بازی بود که آن مقاومتی که می کرد شکسته شد و با رنگ بازیش در حمام بهتر و بهتر شد.
نقاشی روی کاغذ را خیلی دوست دارد.
یاد گرفته با همسالانش بازی کند و دوستانش (محیا و غزل، ستایش و مهیاس) ورد زبانش است و هر لحظه باهاشون تلفن صحبت می کند.
هنوز از خمیردندان خوشش نمی آید.
بیشتر کلمات را می گوید.
کلمات بامزه:
مواظب می باشم، مامان بیا بغلم،
وقتی میخواهد من را خر کند می گوید: خوشگلم، خانومم، عزیزم و قربون صدقه ام
می رود.
#سی_ماهگی