ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
میخواهم اینجا بنویسم که نوشتن برای من مثل نفس کشیدن هر لحظه و هر زمان جاری است. داستان مینویسم. و کمتر میخوانم. شاید یک دوره باز در کلاسهای استاد سال پیش شرکت کردم و همین از همین جالا بهم انگیزه داد برای نوشتنهای بیشتر و ساختن دنیاهای جدیدتر. شاید این باشد توشهی تابستانم. باز ببینم جه پیش میآید. حال روحیم هی بالا و پایین می شود اما تصمیم دیگر و خیلی مهمی گرفتهام از دوهفتهی پیش که دارم برایش تلاش میکنم. باید خیلی کارکنم. و حسابی بخوانم. چیزی تازه اما خوب و دلپذیر. از رها و باران تنها خوانندههای اینجا و شاید کسان دیگر برای صبوریشان ممنونم. مرسی که ایمجا را همچنان می خوانید.