ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
تابستان آمد . روزهای گرم و کشدار و من انتظار می کشم . خانه نو با تو . با لباسهایت . با بوی شیر که از الان توی تنم پیچیده و عاشقم می کند . نمی دانی . تا مادر نباشی نمی دانی بوی شیر چیست . بویی همراه با دوست داشتن . بویی که تو را به گریه می اندازد . تابستان آمد . همین امروز با سبدی آلبالو . با غوره . با آلوی ترش . و بلال و من همچنان همه اینها را با لذت می خورم و تو لگد می زنی که کیف می کنی .
من دلم دریا شده ، من لحظه شماری می کنم برای درد . برای بدنیا آمدن تو . برای شنیدن صدای اولین گریه ات . اولین مکیدنت . اولین نفسهایت . اولین اولین اولین هایت .