ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
دارم عروس می شوم.یک عروس واقعی ، با تمام خصوصیاتش ،با تمام ناز و اداها و خوبیها و بدیهایش ، باورم نمی شود ، با لباس سبز .تماما مخصوص و سبز . با موهای بلند و دلفریب . انگار دارد خوشم می آید .و دوستش دارم . اما هنوز با احتیاط و عاقلانه .
گاهی فکر می کنم می شناسمش اما بعضی وقتها هم نه . و این همه که در ظاهر دوستم دارد می ترساندم . من هنوز در حال چشیدنم و طعمش را نمی دانم اما او هنوز نچشیده می گوید هیچ گاه تنهایم نمی گذارد .این همه عجیب نیست برای یک ازدواج سنتی ؟