ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
چهل ساله شدم و چه چیزهایی دارم؟
کتابهای نخوانده زیادی مانده که بخوانم. شهرهای زیادی مانده تا ببینم. و روزهای قشنگ زیادی باقی مانده که درونش نفس بکشم.
و نوشته هایی که در طی پارسال و امسال نوشته ام که بطور مجموعه ای از قبل از چهل سالگی و بعد از آن چاپ کنم.
شروع کلاس داستان نویسی نویسنده محبوبم، جناب طلوعی هم شروعی است برای تلاشی دوباره. برای اینکه اگر فرار باشد بنویسم ، یاد بگیرم که چگونه بنویسم.
چهل ساله شدم و دختری دارم که هفت ساله دارد می شود. و این بالاترین خوشی زندگیم است. می خواند و می نویسد و آنگونه جلو می رود که باورنکردنی است.
دارد از من جلو می زند. می دانم و این اوج قشنگی و زیبایی مادر بودن است.