ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
از خواب پریدم. یک ستاره داشت توی آسمان پر پر می زد مثل دل من. اشک هایم باز از روی دماغم ریخت توی گوشم. بگذار من رفیق بد باشم. عیب ندارد. بگذار من آخر کار این طور بی تاب باشم و قلبم مثل این ستاره که هزار میلیارد سال پیش سوخته و دل دل زده و نورش الان می رسد به چشمام ، توی آسمان دل تو بسوزم و تمام شوم برای همیشه. عیب ندارد اما بگذار الان بیایم کنارت بنشینم . صدای نفسهایت را بشنوم. فقط بیایم و تماشات کنم . بگذار من آدم بد باشم همان آدمی که حتی دوست هم نبود حتی رفیق نبود ، هیچی نبود. فقط دارم از بغض و اشک خفه می شوم . بگذار گریه کنم بی صدا، بیدارت نمی کنم از رویاهات نپری. الان که دارد صبح می شود کاش بمیرم از این غصه و تمام . چه دردهایی است که هیچ وقت نمی توانی بنویسی چه برسد به کسی بگویی. و باهاش بگور می روی. تو می دانی چه می گویم؟ امشب و هر شب از درد می میرم کاش زودتر بمیرم و راحت شوم. فکر می کردم پائیز بیاید همه چیز تمام می شود اما نشد. حتی نشد ببینمت . خوب شد ندیدمت وگرنه حالم از این هم بدتر بود . همه جای این اتاق، این خانه، این کوچه ها و خیابان و شهر برای قفس شده. بالاخره می روم خودم را گم و گور می کنم که شاید لحظه ای غصه ت را نخورم. تو غصه کسی را خورده ای؟ دیشب داشتم می خواندم که نوشته بودی روزی می خواستی برای کسی بمیری پس خوب می فهمی چه می گویم. خیلی وقت است مرده ام. مرده ام.