بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

امروز خیلی گریه کردم، خیلی زیاد. عوضش داستانم را شروع کردم. فکر نمیکردم بتوانم چیزی بنویسم اما نوشتم. ولی فعلا به جایی نرسید.ولی هنین که شروعش کردم باز هم جای شکرش باقی است. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد