ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
نگاه لیلا حاتمی در هر شب تنهایی را دوست دارم . مثل خودم است . وقتهایی که به زیارت می روم . بهت زده . گیج و گمشده . یا اینکه دنبال چیزی می گردم .
زن می توانست خیلی راحت بگذارد و برود و بگوید که تو دست نداری و نمی توانی من را در آغوش بگیری . اما هر روز می بینمشان توی ناهار خوری که زن غذا در دهان مرد می گذارد . شاید یک روزی بنویسمشان وقتی که فرصت بود . وقتی که دلتنگ نبودم .
بوی عطرت تا ساعتها داشت دیوانه ام می کرد . باورم نمی شد که برای همیشه رفتی . یا من رفتم . یا هر دو رفتیم . و ادامه نیافت .
همیشه حرفهایی می ماند و اس ام اس می شوند . چه فایده . چون طعم و صدای آن حرفها را ندارند و بی جواب می مانند .
هه
کاش حداقل حرفی برای اس ام اس دادن داشته باشه
کاش
راستی ایول به این سابقا
من خیلی تازه وارد ترم