ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
روی شنهای نرم کنار ساحل اقیانوس می دویدم ، انگار که دنیا را به من داده باشند ،پاهایم خیس نمی شد ، فقط توی شنهای نرم و طلائی فرو می رفت ، روی آب راه می رفتم ،
و در آسمان آبی دو تا قایق شناور بود که در بادبانهایشان باد جریان داشت . قایق پرنده .
سبک و شاد . مثل بچگی هایم .
حالم خوب شد.. چه تمیز.. چه نور قشنگی..
راستی دلم برات تنگ شده
ایران نیستم :( ولی بعدا می بینمت..
فیس بوک هم نیستی..