حتی اگر یک دقیقه مانده باشد که دنیا تمام شود ، باید تو را پیدا کنم . باید تو را پیدا کنم و بپرسم چرا ؟ چرا رهایم کردی ؟ چرا نیامدی پایان نامه ام را ببینی ، من که برای تو سه درخت کاج بافته بودم توی داستانم . من که موهایم را فقط برای آمدن تو کوتاه کرده بودم . من که همه خاطراتم را هر روز می جَوَم و دوره می کنم تا ببینم کجای کارم اشتباه بود ، چکار کردم که تلفن هایم بی حواب می ماند ، ایمیل ها و اس ام اس هایم ، نامه هایم . حتی اگر یک لحظه باشد ، تنها سوالم از این دنیا همین است ، من کجای دوست داشتنم اشتباه بود ؟ دیشب که عکس های کتابهایت را دیدم ، و یاد بهمن آن سالها افتادم که ماتئی ویسنی یک با تینوش نظم جو و چرمشیر نشسته بودند توی سالن سینمای دانشکده و من توی حیاط سرد ، کنار نیمکتی که هنوز هست ، ایستاده بودم ، منتظر تو که همیشه دیر می رسیدی و من عادت داشتم به این بد قولی هایت .بالاخره آمدی و نشستیم کنار هم بعد از سالها . دیگر عادت داشتم سالی یکبار ببینمت . کمی هیجان زده بودم . از چرمشیر سوال کردی ، داشتی می پرسیدی و من خیره به دهانت و ذوق مرگ که کنارت هستم و صدایت مثل آوازی قدیمی گوشهایم را نوازش می داد . پرسیدی چکار کنی که اگر نمایشنامه ای نوشتی ، چطوری آن ها را جهانی کنی ، مثل کارهای چرمشیر که ترجمه شده اند ، مثل آنها ...روزی می رسد که نمایشنامه هایت را بخوانم ، کسی پیدا شود آنها را ترجمه کند . اما هنوز در ذهن کوچک من سوالی بی جواب هست . شاید برای تو خنده دار باشد ، بعد از این همه وقت و حتی مادر شدن من باز هم فراموش نمی کنم . شاید به قول سال بلوا صفحه 207 می گویی عروسی هم می کنی ،غذا هم می پزی ،بچه هم می زایی .... اما مگر می توانم فراموش کنم ؟
پ ن : زنگ انشا <7> 24 ساعت مانده به پایان دنیا
چرا رهایم کردی...
هیچ وقت نفهمیدم
هرچی میگذره به نوشته های تک تکتون بیشتر افتخار میکنم.بس که عناصر و اشیا را خوب کنارهم میچینید...
نظر لطف شماست . پریا جان به پای شما که نمی رسیم .
امان از این سوالهایی که بی جواب میمانند و آدم را توی زمین و هوا نگه می دارند
امان از این همه سوال
روزی برای گفتن ساده هایی که نگفته ایم اما مهم بودند...برای هردویمان مهم بودند:)
خیلی مهم .
نــــــــــــــــــه نمی توانم...
حتی بعد از مرگ هم فراموش نمی شود
هیچ جوابی برای نیامدنش ندارد
هیچ کس هیچ جوابی ندارد
بی جواب تا آخر دنیا
شاید داشتن یک سوال توی دل، باعث شود آدم تا همیشه زنده بماند حتی اگر دنیا هم تمام شود...
شاید.
یه وقتایی دونستن جواب این جور سوالا، میتونه خودش پایان دنیا باشه واسه آدم...
شاید.
کاش می فهمید
شاید هم بدونه .
با هر جوابی قانع میشی??? خیلی سخته این سوال تا ته دنیا با خودت بکشونی
خب چه می شه کرد !
همه چیز از یاد ادم میره , مگه یادش که همیشه یادشه
اوهوم.
سلام!
ای بابا
گذشته ها گذشته . بیخیال.
..... ?
فراموشی در کار نیست، همونطور که جواب نیست
درسته .