ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
برنامه من و دخترک در ماه جدید خواندن کتابی در مورد سی بی لک است. این کتاب زبان آموزی و شناخت آواها و صداهاست که از نمایشگاه کتاب پارسال خریدم. بدرد دو تا شش سال می خورد. دو تا از داستانهایش را خواندیم و با کارتهایی که داشت بازی کردیم و تمام دیشب می خواست بقیه داستانها را هم بخواند اما بازی با کارت اشکال حیوانات و تصاویر کتاب حواسش را پرت کرد. کارتهایی که شبیه هم بود را پیدا می کردیم و بعد خودش بازی را ادامه می داد و حسابی خوشش آمده بود.
دیروز با هم به مدرسه رفتیم. جلسه معارفه معلمها بود و دیدن فضای جدید برایش تازگی داشت. با دفتر و مدادرنگی هایش سرگرم بود تا به خانه برگشتیم.
بعد از عقد از هیجانم کم شده و شاید حوصله ندارم.شاید هم به خاطر این باشد که وقتی به تابستان نگاه می کنم و اتفاقهایش را زیر و رو می بینم آن چیزی که می خواستم هنوز نشده و منم بهش عادت نکردم. وقتی در خانه در موردش صحبت می کنم ، نمی خواهد قبول کند که این شیوه بی برنامگی و بیکاریش مورد پسند من نیست و اصلا نمی توانم هضمش کنم اما برای او اهمیت ندارد. اهمیت ندارد که در آستانه چهل سالگیش کار مناسبی ندارد و آزارم می دهد و احساس ناامیدی دارم .