ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
معلق همکلاسی دانشگاهم را گوش می دهم، و به دختر خیابان انقلاب فکر می کنم.
دختری که حالا در تمام نقاط تهران تکثیر می شود. به دخترانی که روی بلندی می ایستند و روسری را مثل پرچمی بالا می برند.
وقتی این موزیک را گوش می دادم به یاد آنها افتادم.
حسی عجیب .
انتخاب برای زنان.
زنان و دخترانی که همیشه مجبور بوده اند.
اجباری نه فقط بر روی حجاب که کل زندگی زنان اجبار است و من هم مجبورم.
جناب خان؛ شخصیتی منحصربفرد بود.
فکر میکرد همه چیز میداند و نگاهی تحقیر آمیز به همه داشت، چنان صحبت و استدلال میکرد که انگار عقل کُل است و همه باید از او پیروی کنند.
اما وقتی متوجه اشتباهات بیشمارش میشد، برای لحظه ای شرمنده و کوتاه میآمد و باز دوباره به جایگاه اولش برمیگشت و تمسخر و به بازی گرفتن دیگران !
چقدر این شخصیت را دوست داشتیم، به واقع دنیای ما سرشار از این جناب خانهاست، آدمای همه چیز دان و در حقیقت ابله هان و نادانان !
پ ن:
آنقدر جناب خان داریم !!