بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

چقدر رویا و امید بود برای کل تابستان که تبدیل شده به تلاش برای رفتن. رفتن بهترین کار ممکن است. می دانم که برنخىاهم گشت حتی اگر بدترین حالت ممکن زندگیم باشد.

این طوری بهترین را انتخاب خواهم کرد.

آدمها غصه ای متفاوتی دارند. و وقتی تو آن درد را نداری درکش نمی کنی و نمیفهمی و هی می خواهی بگویی که این غصه نیست، درد نیست. اما درد هر چه باشد درد أسن و دردناک میکند قلب آدمی را.

من روزهایم را از دست نمی دهم. روزهای با دوستانم بودن، روزهای اینجا بودنم .


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد