بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

گیله گل جان و دیگران

امروز سرم خلوتتر بود، دیروز هم کلاس شعر داشتم و هم جلسه آنلاین که نزدیک افطار سرم درد گرفته بود، اما الان خوبم. خشم و هیاهو رادیویی را گوش دادم ، تکالیف دخترک را انجام دادیم. کوکوسیب زمینى درست کردم. پادکست آخر وحیده را گوش دادم و بسیار جالب بود، درباره کسانى که از شب زفاف مى ترسند و این یک عارضه در خانمهاست ، که با یک خانم مصاحبه کرد که با همراهى شوهرش توانسته بود از این ترس و انقباضات بگذرد. کتاب و فیلمش را هم معرفى کرد.chesil beach این بود. پدیده اى که کسى نباید ازش بترسد بلکه باید درمانش کند یا به مشاوره برود. 

نور آفتاب روى دیوار آبى افتاده و این روز طولانى و تا شب شدن خیلى خوب است. هزار تار کار مى منم. و از دیوار عکس مى گیرم.

صبح فیلم در دنیاى تو ساعت چند است را دیدم و چقدر یاد هاله قشنگم افتادم و دلم برایش تنگ شد. چقدر رشت قشنگ است. بعد از کرونا باید حتما بروم رشت را خوب و قشنگ ببینم. فقط یکبار سال ٨٧ رفتم که ملاحت جان را دیدم و همین. با هم ناهار خوردیم و چند جا را دیدیم. چقدر خوب بود. 

نظرات 3 + ارسال نظر
Baran دوشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1399 ساعت 19:08 https://haftaflakblue.blogsky.com/

سلام؛امیدوارم حسابی رشت بهتون خوش بگذره..!

الان که خونه هستم مال چندین سال پیش بود

هلیا (یک مادر عاشق دخترش) دوشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1399 ساعت 19:55 http://helia-love.blog.ir/

سلام عزیزم
وبلاگ عالی داری! آجی با اجازت اگه لایق بدونی تو لیست دوستام اضافه ت کردم.

ممنون از لطفتون

Baran چهارشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1399 ساعت 01:44 https://haftaflakblue.blogsky.com/

بله ،وقتی خوندم"بعداز کرونا باید حتما بروم رشت را خوب ببینم..."براتون نوشتم،سلام؛امید وارم....

مرسى

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد