ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
مى دانستم فراموشم نکردى و بهم تبریک گفتى . زود قضاوت کردم ما هر چقدر هم دور شده باشیم اما من توى دلم تو را دوست صمیمى خودم مى دانم . برایت خوشى و سلامتى آرزو مى کنم.
از صبح هزار تا کار کرده ام چون به خانه برگشتم و کارهاى رسیدن به خانه را تند تند انجام دادم. چون کلاس شعر خوانى هم دارم باید قبل از آن همه کارهایم را انجام بدهم که ساعت پنج و نیم بنشینم سر کلاس. امروز شعر پنجره فروغ است که این را هدیه سى و نه سالگى خودم مى دانم.
و در حال فکر کردن به فرفره ها هستم.
و گسترش آنها در همه خانه ها. یعنى مى شود؟؟؟