ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
با اینکه نوبت داشتم و ساعت هم تعیین شده بود برای زدن واکسن اما به شیوه ای کاملا قدیمی باید اسم می نوشتیم و شماره ما صد و بیست و هفت بود. و بعد از آن وارد سالن ورزشی شدیم. صندلی ها با فاصله گذاشته شده بود. خانمی که تب سنج داشت و دوباره یک شماره جدید می داد به من گفت شما دختر اون آقایی؟ و من ترکیدم از خنده و خود خانم هم خنده اش گرفت که حتما دخترک هم نوه اش هست. یعنی من اینقدر جوان به نظر می رسد؟ و تا چند دقیقه سه تایی با آن خانم می خندیدیم. و صبح جمعه خوبی را شروع کردیم. بعد از روی شماره ها کارت ملی را صدا می کردند. من دست راستم را آماده کردم ، کسی که واکسن می زد گفت دست چپ و من گفتم من چپ دستم . پرسیدم سینو فارم است ؟ تایید کرد و بعد سرنگ را پر از مایع بی رنگی کرد که روی قوطی اش چیزهایی به انگلیسی نوشته بود. و بعد از چند ثانیه تمام شد. درد کوتاهی پیچید در بالای دستم و کرختی خیلی کمی. اما حالا خوبم و می خواهم کتاب بخوانم.
من چینی زدم
ولی دلم می خواست برکت بزنم
الان یک ناهی هست دوز دوم را زده ام حس می کنم حالم خوب نیست
ریزش بینی دارم و سرفه که یهو می گیرد بعداز ظهر ها هم سر درد
صبح به صبح هم تا با آب نمک گلو و بینیرا نشویم نفسم در نمی آید
فکر کنم معتاد به زدن ماسک شده ام
چه بد ...