بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

توکیو

خطر اسپویل سریال خانه کاغذی

فصل جدید خانه کاغذی یا سرقت پول همین الان تمام شد. دل آشوب گرفتم. این دفعه از ردیف دندانهای برلین خیلی خوشم آمد. نمی دانم چرا دفعه پیش بهش دقت نکرده بودم. وقتی که توکیو با نایروبی درباره مردن حرف می زد ، اینکه دوست داری بعد از مرگت چی  ازت بماند؟ چه یادی؟  انگار توکیو فهمیده بود این بار دیگر نوبت اوست که در این جنگ نابرابر خواهد مرد. چرا اینقدر راحت درباره دزدی صحبت می کنند؟ اصلا دزدی را چیز به حقی می دانند. دزدی چطور کاری است؟ مثلا برلین به پسرش می گوید اگر چیزی را می خواهی مال خودت بکنی باید آن را بدزدی. یا آنجا که توکیو با نامزد سابقش حرف می زنند.

صحنه رقص توکیو و ریو خیلی رویایی و قشنگ بود و چقدر در آخرین لحظات برای ریو دردناک به نظر آمد.

اما هر چه بود خیلی قشنگ بود، دسامبر بقیه اش می آید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد