بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

ژینا

حالم خوب نیست. نمی‌توانم چیزی بنویسم. یک داستان نصفه نیمه نوشتم که دختر توی منهتن دارد راه می‌رود و داستان زندگیش را تعریف می‌کند. آخر من را چه به منهتن؟ 

اگر بگیریم این قصه‌ی مهسا امینی باشد که زنده مانده! اگر زنده می‌ماند قصه‌اش همین بود که من دارم می‌نویسم. 

آه

آه


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد