ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آخ بهار تمام شد عزیزم؛
نشد زیر درختان پرشکوفه ببوسمت اما به جایش وقتی میوه کردهبودند، وقتی آسمان از ابرهای پراکنده باردار بارانهای بهاری بود، وقتی پرندههای نایاب آوازهای شادی میخواندند، وقتی باد میوزید، وقتی رعد و برق میزد؛ وقتی شعرهای عاشقانه هنوز دلم را میلرزاند و تو هنوز دوستم داشتی و بهار امتداد پیدا میکرد؛ در آغوشت ؛ از زمستان طولانی و سخت گذشتهبودیم و حالا بعد از بهاری پرشور و هیجان به تابستان داغ میرسیم. و عمر ماست که در روزهای عشق در بین فصول تقسیم میشود.
بودنات همیشگی.
ای ماجرایی برای تمام فصول.
اول تابستان۱۴۰۲