گلم که تو باشی و هیچگاه خزان نداری و همیشه شاد باشی . امروز که برایم اشک ریختی دلم هری ریخت . برایم اشک ریختی . برای آدمی مثل من . شاید اشک های تو ارزشم را نداشت . اما دلت برایم گرفته بود . همراهم بودی . حرفهایم را شنیدی . دوستم که تو باشی و هیچگاه نباشد که تو را ناراحت ببینم و دلم نمی خواست که از زندگیم بشنوی و گریه کنی . که بغضم گرفته بود . دلم می خواست بغلت کنم و بگویم غصه نخور . بگویم بالاخره غصه های من تمام خواهد شد . بوی گل مریم نفسم را پر کرده . همه خوابیده اند . من را که می شناسی . من همینم . پر از شادی بودم . پر از عشق و زندگی و خلاقیت . تو گفتی آدم مسئولیت پذیر مهربان . از من چه باقی مانده ؟ از من و شادی هایم و خنده هایم و عشقم به زندگی ؟ دکتر گفت نباید زانوی غم بغل بگیرم . و خودم را قوی کنم و دوباره از نو بسازم . دوباره از نو همه چیزم را . همه زندگیم را .بوی مریم من را یاد دوستانی می اندازد که رهایم نکرده اند حتی بر لبه پرتگاه . من تغییر خواهم کرد . آنقدر که شاعر بشوم .
اول پستت با آخرش دوتا حس متفاوت به آدم میده
اولش رو با دلهره شروع میشه ، کلمه به کلمه ک خونده میشه بدتر میشه حال آدم ، اما پایان خوبی داره از پاراگراف دکتر گفت :
کلمه به کلمه عالی میشم ، تا یک کلمه مونده به آخر ...
تصمیمت عالیست
تو هم هیچگاه خزان نداری.
از صمیم قلب برات امیدوارم که به تغییری که دوس داری برسی. هر چه زودتر.
مروز که برایم اشک ریختی دلم هری ریخت . برایم اشک ریختی . برای آدمی مثل من . شاید اشک های تو ارزشم را نداشت . اما دلت برایم گرفته بود .
اینا رو دوست اشتم.
+ باید قوی باشی
گلم که تو باشی...آخ.چقدر قشنگ می نویسید...
دلم برای آقای معروفی تاسیان است.برایش تبریک سال نو ایمیل فرستاده بودم.برایم پاسخ نوشته بود سلامت باشی.
نوشته بود خوب می شوم...
آخ این را من نوشته بودم؟ باورم نمیشود!!
آخ باسی عزیزم چه شد
پر پر شد