ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
دستانت را دوست دارم . یاد گرفته ای با دستانت بگیری. محبت را ، عشق را ، لبخند را می گیری .صورتم را با انگشتان ظریفت می خواهی بگیری .لمس سرانگشتانت روی پوست صورتم ، به من زندگی می دهد . من را زنده می کند .
منم برایت ژاکت بافتم و کلاه . با دستانم برای تو .
آدم مامان باشه عین تو برای بچه اش بنویسه !
عزیز دلمی !
ایشالا به زودی برای شما
من بازهم آمدم امروز صفحه ی ات خواندن یعنی هر نوشته را دوبار خواندم. حالا یادگرفته ام شکل بزرگ شدن کودک تو را هم بی پرسش ببینم. قشنگ است خیلی قشنگ
مرسی عزیزم ، چقدر دلم برات تنگ شده بود .
ای جووووووونم
انقدر عاشقانه می نویسی و البته خالصانه!که آدم دوست دارد مادر شود همینطوری یکهویی:دی
مرسی
ان شاله