نیلوفر-یکی از شاگردهایم توی کلاس لگو - تا از راه می رسد می آید جلو ، شروع می کند به تعریف . تا بیایم به خودم بجنبم تعریف کرده : بابام از دست مامانم عصبانی شده بود و هی می زد توی سر مامانم . دلم هری ریخت . خیلی معمولی ماجرا را تعریف می کرد . ناراحت نبود .ترسیدم . در جوابش فقط گفتم برو بشین . باید کلاس را شروع می کردم . وقت نبود که بهش فکر کنم . حالا که سرم خلوت شده به ماجرا فکر می کنم . و دخترک را فرض می کنم شش ساله شده . امیدوارم چنین چیزهایی برای معلمش تعریف نکند .یعنی از این اتفاقها که بعید به نظر می رسد بین ما - من و ف - نباشد .
بیچاره نیلوفر کوچک
اره
خشونت زنان علیه مردان. مردان علیه زنان. زنان علیه زنان .مردان علیه مردان ممنوع
علیه کودکان ممنوع