ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
هفت روز شد که صداى پریسا و ری را نشنیدى. هر بار با دیدن عکسها دلم مى ریزد. چه روزهای سختی است خدایا. نوشته ها فقط اشک مى آورد و درد بهتر که می نویسید آقای دکتر. بنویسید شاید که مرهم کوچکی باشد برای این مصیبت و دوری . درخت زیبای محبوبتان که از پنجره می دیدید
جای خالی دخترک در مدرسه، در خانه.
خدا به شما صبر بدهد. دکتر داتیس را شروع کردم به خواندن و هر چند صفحه یاد احوال این یک هفته تان می افتم و بغض می کنم.
هر چه بگویید بهتان حق می دهم اما شما چه صبور و باوقار درد می کشید.
درود
کمی هم مطالب مثبت بخونید، اینکه خودتون رو با خوندن نوشته های غمگین کنید، ناراحت کنید روش خوبی برای هم دردی نیست