ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
وای خدای من، آمار بیماری باز هم رو به افزایش است و این ناامیدکننده و نگران کننده است. هر لحظه در معرض اخبارهای گوناگون و مرگ آدمهای زیادی قرار می گیرم و حالم بدتر و بدتر می سود و بعد یکهو سمت چپم تیر می کشد و دندانم بازی در می آورد. نفس عمیق می کشم. سعی میکنم به کارهای کوچک خودم متمرکز شوم که به قول ناتور بهترین خودم باشم در لحظه تاثیرگذاریم.
آب دهانم را قورت میدهم، آب نمک قرقره می کنم. همه جا را ضدعفونی می کنم. سعی میکنم دستهایم را تند تند بشویم. به خودم مسلط باشم. خانه بمانم.
اگر دیگران بگذارند.
خیلی سخت است اینکه بخواهی در امان بمانی و دیگران را در امان بگذاری.
در تاریکی شب نشسته ام و طرح درس فردایم را مرتب می کنم و به خوشحالی بچه ها فکر می کنم.
همین.
نگرانتم. تو رو خدا مراقب خودت باش.