بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

من سردم است و انگار گرم نخواهم شد

امروز سرد بود. سردم شده بود و هر کار می کردم گرم نمی شدم. عکسها و فیلمهای تشییع استاد شجریان را می دیدم و گریه می کردم. چه غمی است، چه دردی است. باران هم یک ریز و یکسره بارید. ابری بود. دل آسمان هم گرفته بود. 

خسته و خمیده آمده ام کمی بخوابم شاید این درد کمتر شود. 


نظرات 1 + ارسال نظر
Baran جمعه 9 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 09:14

دوستتون دارم بلامیسر

آخ منم منم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد