بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

نویسنده محبوبم

تنها رفیق قدیمی بهم پیام داده روزت مبارک نویسنده، و یکی دیگر از دوستان تازه ام. و من خودم را نویسنده نمی دانم. خوشحال بودم که دوستانم من را لایق تبریک می دانند. اما من نویسنده نیستم. من فقط یادداشتهای روزانه ام را می نویسم و پرگویی های ذهنم را. می خواستم بنویسم ذهن بیمارم . شاید بیمار ،شاید سالم. نمی دانم. اما من نمی توانم نوشتنم را متوقف کنم. 

نویسنده های محبوبم روزتان مبارک. 

نویسنده های عزیزی که زندگیم را نغییر دادید. نویسنده هایی که عاشقم کردید، امیدوار به زندگی، خوشحال و خیلی چیزهای دیگر....

نویسنده هایی که تجربه هایتان را بی دریغ نوشتید.

نویسنده هایی که زندگی های زیادی را نوشتید که بتوانم آنها را زندگی کنم.

متشکرم.


امروز کلاس داستان نویسیم تشکیل نشد و رفت تا هفته آینده. خیلی دلم تنگ شده برای کلاسمان.

نظرات 1 + ارسال نظر
Baran سه‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 18:31

اجازه خانم؟!شما خیلی خیلی قشنگ می نویسید و به تصویر می کشید همه ایام شما و عزیزان تان مبارک

همراه همیشگی ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد