بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

پانزده نوامبر دلگیر و سرد

دوباره وقتی غروب شد، توی ترافیک نشستم و به قسمت آخر گوش دادم. یک ستاره پر رنگ پیدا بود و ماه هم از آلودگی محو و تار شده بود.

خسته ام. می رسم خانه. کسی نیست. می روم زیر دوش. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد