ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
دخترک دارد امتحان فردایش را الان می نویسد. برگه های امتحان ریاضی اش را پرینت گرفت و حالا تند تند دارد می نویسد. از خانه مادر مرد خانه و دیدن فندق و خانه عمویم برگشته ایم. از آن موقع که رسیدم تند تند چیزی که برای مسابقه طاقچه آماده کرده بودم را دوست کلاس داستان نویسیم ادیت کرد . ته ش را یک جوری قشنگ درست کرد و من الان ایمیلش کردم. احساس خوبی دارم. با اینکه با وجود مردخانه این دو روز بهم سخت گذشته . اما الان خوبتر از دیشبم. حداقل این را می دانم.
بوی نرگس حالم را امروز جا آورد . موقع رفتنا سر چهارراه نیاوران یک دسته بزرگ نرگس برای زنعمویم خریدم.