ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
موقعی که برف شروع کرد با یک رعد و برق بسیار آتشین ، من و دخترک زیر سرم بودیم. سه تا آمپول هم قبلش به ما عنایت فرمودند. افتادم در رختخواب و بی حال و لاجان کتاب می خوانم، دایی جان ناپلئون می بینم و ویتامین سی به خودم بسته ام. تک سرفه هایم قطع شد. اما جان ندارم. استراحت مطلق هم خوب است.
کلاسهایم را کنسل کردم. خودم را لوس می کنم .