ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بی خواب شده ام. می نویسم. چیز جذابی از کار در نیامده اما می تواند پیش نویس چیز دیگری باشد. می شود در لابه لای جملات دیگری از آن بهره برد.
چرا در هر حالتی که هستم به نوشتن فکر می کنم؟ چرا اینطور شده ام؟ انگار ذهنم نیم تواند از کلمه ها دست بردارد.
می نویسم و پاک می کنم. به موسیقی که تکرار می شود گوش می دهم.
فردا ساعت نه باید قیطریه باشم اما اهمیتی ندارد. می توانم بعدا بخوابم. زمان نوشتن را نباید از دست بدهم.
خوب الان دقیقاً چی نوشتی مثلاً ؟ فقط اومدی نوشتی که " باید بنویسم " ؟! خسته نباشی !
شاید لازمه یه مدت استراحت کنید.حتما شبها کامل بخوابید.حتی اگه شده از روانپزشک کمک بگیرید تا خواب شبتون اصلاح بشه.این قفل شدن ذهنی و تمایل به تکرار ممکنه اثر خستگی باشه.سفرکنید.تجربیات جدید کسب کنید.
باشه ، مرسی