ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
دیشب آنقدر خسته بودم همین که موبایل را گذاشتم کنار، خوابم برد. نفهمیدم چی شد. با اینکه دو روز پشت هم دارم قهوه هم می خورم اما خسته ام. از بس کار ریخته سرم. از نوشتن و کار خانه. دیشب همینطور که به قسمت آخر گوش می دادم ، کشوهای اتاق خوابم را مرتب کردم. لوازم آرایشی که نمی خواستم ریختم دور. لباسهایی که نمی پوشیدم توی کیسه کردم. بدهم به کسی. به داستان نصفه نیمه ام فکر می کردم که چطور تمامش کنم یا اصلا از مدل دیگری بنویسم. امروز هم بعد از کلاس آنلاین نشستم پای لب تاب که بنویسم. هنوز خانه تکانی تمام نشده اما واقعا حوصله ندارم.
خسته نباشید
برای شما و همه ی عزیزان عزیزتون آرزمندم


(مبارک باشه خونه تکونی)
ما هنوز تموم نکردیم.
حال و حوصله و بنیه اش نیست.
سالی سرشار از خیروبرکت و سلامتی و دلخوشی و موفقیت
برای منم هنوز تموم نشده بلامیسر من