ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
فکر می کند آنقدر از زن و مرد های مختلف نوشته که خودش را فراموش کرده و دیگر ضمیر من را نمی شناسد .دلش می خواهد یک شخصیت تازه به آنها اضافه کند .شاید به زودی و اما خودش که چند شب است درست نخوابیده ، امروز سر جلسه امتحان راهش ندادند چون درس امروز را در انتخاب واحد برنداشته و جالب است که فقط بهت می کند . بهتی عجیب و باور نکردنی و هی دلش می خواهد بی خودی گریه کند اما فقط نفسهای بلند می کشد و به چیزهای دیگر فکر می کند ، به باران و آفتاب که بدون دریغ می بارند و می تابند بدون توجه به مردمان بی سپاس و در می یابد باید باران و آفتاب شود و هیچ کاری را برای پاداش انجام ندهد . صبوری می کند تا انتهای شب ، به اینجا که می رسد سخت دلش تنگ می شود ، دلتنگ ، بسیار دلتنگ ، بیهوده نیست ، واهمه ندارد که بگوید دلتنگ دوستی است که مدتها ندیده ، چه کند که شاید تا آخر عمر او را نبیند و زندگی را چاره ای نیست جز زنده گی .
این نیز بگذرد!
اونقدر عمیق می فهمم این احساس هات رو که گاهی ترس برم می داره خنیاگر غمگین.
گاهی ترس برم می داره از این که این همه احساست رو عمیق می فهمم خنیاگر غمگین . از این همه دلتنگی..
کاش من ِت رو زودتر پیدا کنی.
منم خیلی ناراحت شدم وقتی گفتی اسمت توی لیست نبوده ولی خب مهم نیست این درس مزخرف ارزش ناراحتی رو نداره.
خیلی چیزا می خوام بنویسم فائزه .. با خوندن این پست ... اما حوصله اش نیست ... حوصله نوشتن خیلی چیزا رو دیگه ندارم ... حوصله گفتن خیلی حرفها رو هم ... به همه هم قول می دم که یه روزی یه ای میل خیلی بلند می نویسم واسشون ... ولی...
کاش یه روز منم بی توقع شم ...
باورم نمی شه. واقعا واحد و نداشتی؟ کدوم واحد؟ کاری از دست ما بر می آید؟ البته می دونم که باید از آموزش اقدام می شد. واقعا متاسفم.