ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
یکسال گذشت از آن دوشنبه لعنتی که پدرم رنگ باخته به خانه آمد و گفت پسر برادر دوستش را جلوی جام جم کشته اند و من که آن روز در خانه زندانی بودم ، دلم آشوب شد و توی دلم گفتم ای وای ای وای ، تو کجا بودی نمی دانستم و از دیروز که دلنگرانت بودم، از بی خبری، توی دانشگاه حالم آنقدر بد شد که همه بچه ها فهمیدند نگران تو ام.رفتیم حجله مصطفی کاشانی رسا را ببینیم ، دیدن داشت ؟ و با مادرش نه مثل او، سوختیم ...
یکسال رفت ، به همین زودی ، و هرگز فراموش نمی شود .