ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
خیابانها را ، کوچه های تاریک را ، بدون تو می گذرانم ، تو هم خیابانها را کوچه ها را تنهای تنها ، در شهری دورتر می گذرانی و من هر روز صبح که بیدار می شوم لبخند تو را می بینم کنار آن گل فروشی پر از گل ، تو عاشق گلی . می دانم . کی بشود باز خنده هایت را بشنوم و خلوتم را بهم بریزی و صبح زود از خواب بیدارم کنی حتی حالا که این همه دوری ؟ چقدر حرف دارم با تو ، حرفهایی هست که هیچ جا نمی توانم بگویم ،هیچ جوری با هیچ کلمه ای نمی توانم بگویم ، کاش می دیدمت ، زودتر ، زودتر ،
پائیز که بیاید ، شب ها طولانی تر و پر ستاره تر و باد لاله گوشم را قلقلک می دهد و شاید فقط صدای تو آرامم کند . به زندگی امیدوارم کند ، چیزی در زندگیم نمانده ، و نیست به غیر از دوست داشتن که بدون تو هم خالی و پوچ خواهم شد ، می دانم که دوست داشتن بلدی .صدایت به من رهایی و شجاعت می دهد ، کاش زندگی ام فقط همین بود ، از زاویه تو ، می ترسم زمان از دست برود همچنان که دارد از دست می رود ، بدون تو ،
عزیز دلمی
اونایی که عاشق گلها هستن احساسشون قشنگتره
نه
این برف سر نشستن ندارد.