ای هفت سالگی ، ای لحظه شگفت عزیمت
بعد از تو هر چه رفت
درانبوهی از جنون و جهالت رفت.
بعد از تو
پنجره که رابطه ای بود سخت زنده و روشن
میان ما و پرنده
میان ما و نسیم
شکست
این تو بمیریاز آن تو بمیری ها نیستاین کلاغ ها هم بی جهتروی سیم های آن سوی خیابانننشسته اند
این تو بمیری
از آن تو بمیری ها نیست
این کلاغ ها هم بی جهت
روی سیم های آن سوی خیابان
ننشسته اند