فقط می توانم نیمه شب تا صبح غمگین باشم و فکر کنم که چه آدم ساده ای هستم و نمی توانم این عینک ساده بینی خودم را بردارم و طور دیگری آدمهای اطرافم را ببینم و فکر کنم که چه آدمهای دو رو و متظاهری هستند . چه لزومی دارد ؟ آیا اگر به من بگویند من زشتم یا بد رفتارم یا چه می دانم من را نقد کنند ، من از آنها متنفر می شوم ، چه بسا الان بیشتر حالم از این مدل آدمها بهم می خورد که جلوی تو می خندند ، از تو تعریف می کنند و پشت تو همیشه تو را متهم می کنند و تو را بد جلوه می دهند . نمی توانم . نمی توانم درکشان کنم و ترجیح می دهم با آنها هم کلام نشوم .آدمهایی که با تحصیلات دانشگاهی هم نتوانسته اند شعور و معرفت انسانی را کسب کنند . تاسف می خورم .
Whoooooooo?????????????????????