بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

امروز تکه‌ی بدنم را گذاشتند توی دستم. شاید باور نکنی. اما می‌شود. این روزها همه‌چیز امکان‌پذیر است. باور کن. آنجا که روزی عاشقش بودم توی دستام بود. دیگر حال خوشی ندارم. دیگر عاشق نیستم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد