بدون امضاء
بدون امضاء

بدون امضاء

امروز دم غروب، مثل تو که نوشتی عجب غروبی شود، منتظرم که آدمهای بیشتری این قسمت را گوش بدهند. احساساتم را کنترل می‌کنم. روزهای سختی را گذراندم. با اشکهای فراوانی که ریختم. اما امروز کمی آرامم. آرامش گرفته‌ام.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد